مفهوم «نظم» یکی از چالشبرانگیزترین و در عین حال بنیادیترین مفاهیم در جوامع بشری با هر اندیشه و آیینی است. این مفهوم، به ویژه در ارتباط مستقیم با نظام آموزش و پرورش و آیندۀ هویت فردی انسانها قرار دارد. بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران بر این باورند که نظامهای موجود آموزشی، به ویژه در ایران، هویت فردی فرزندان را به خطر میاندازند. این مقاله به بررسی دو رویکرد متفاوت به نظم میپردازد: نظم ماشینی و نظم توحیدی، و تفاوتهای بنیادین آنها را با تمرکز بر تأثیرشان بر خلاقیت، استعداد، و هویت فردی انسانها، به ویژه از منظر دینی، کاوش میکند.
تبادر ذهنی از نظم و تطور معنایی اصطلاحات
در وهلۀ اول، باید از خود بپرسیم که واقعاً “نظم” به چه معناست و چه چیزی را “منظم” تلقی میکنیم؟ آیا نظم به معنای رعایت دقیق زمانبندی، ترتیب ظاهری، یا نشستن به شیوۀ خاص در کلاس درس است؟ این برداشت رایج از نظم، غالباً با نمونههایی همچون حضور به موقع در جلسات یا ترتیب ظاهری لباسها همگام است.
اما برای درک صحیح مفهوم نظم، به خصوص در متون دینی، لازم است به مسئلۀ تطوّر معنایی اصطلاحات توجه کنیم. کلماتی که ۱۴۰۰ سال پیش در ادبیات معصومین علیهم السلام معنایی خاص داشتهاند، در طول زمان دچار تغییرات معنایی شدهاند. به عنوان مثال، کلمه “مجتهد” در زمان ائمه به معنای فردی بود که در مقابل اهل بیت قد علم میکرد و تلاش میکرد تا علیه آنها موضع بگیرد و لذا منفور بود، در حالی که امروز به کسی گفته میشود که برای استخراج احکام از منابع اهل بیتی تلاش میکند. همینطور، معنای “علم” یا “عقل” در کلام اهل بیت با آنچه امروز به ذهن ما متبادر میشود، متفاوت است.
بر این اساس، وصیت معروف امیرالمؤمنین علیه السلام: “اُوصیکُم بِتَقوَی اللَّهِ وَ نَظمِ أَمرِکُم” (شما را به تقوای الهی و نظم در کارتان سفارش میکنم)، معنایی فراتر از نظم شخصی یا وقتشناسی صرف دارد. تحقیقات انجامشده بر کتب لغوی تا قرن دوازدهم نشان میدهد که “نظم” به معنای پیوستگی اجتماعی و وحدت بوده است، مانند کشیدن دانههای مروارید بر یک نخ. پس از قرن دوازدهم بود که معنای نظم آرام آرام به سمت امور شخصی تغییر پیدا کرد. بنابراین، نظم مورد نظر امیرالمؤمنین، بیشتر ناظر بر حفظ انسجام و وحدت جامعۀ اسلامی است تا صرفاً مرتب بودن امور فردی.
نظم ماشینی، یکسانسازی و مدیریت از برون
نظم ماشینی، که بر قواعد و قوانین از پیش تعیین شده متکی است، در تمدن غربی و بسیاری از نظامهای کنونی حاکم است. ویژگی اصلی این نوع نظم، یکسانسازی است. در این نظام:
- مدیریت از برون انجام میشود. افراد، برنامهها و رویدادها از خارج کنترل و هدایت میشوند.
- وابسته به شهوت و لذت است. قوانین بر اساس خواستهها و تمایلات وضع میشوند، نه فطرت انسانی.
- تمرکز بر برنامههاست، نه دیدن نشانهها. فرد به برنامههای از پیش تعیینشدۀ خود پایبند است و کمتر به اتفاقات و نیازهای اطراف توجه میکند.
نمونههای بارز نظم ماشینی
- نظام آموزشی کنونی: کودکان در سنین مشخص باید مطالب معینی را بیاموزند، بدون توجه به استعدادها یا علاقهمندیهای فردی. خلاقیت و تواناییهای متفاوت، نادیده گرفته میشوند و فرد به دلیل عدم تبعیت از این قواعد، “بینظم” تلقی میشود و ممکن است عواقب آن را بپذیرد، مانند اخراج یا برچسب “شاگرد ضعیف”. کنکور، نمونۀ بارز این یکسانسازی است که همه را در یک چارچوب زمانی و محتوایی یکسان ارزیابی میکند، بدون توجه به شرایط یا تلاشهای فردی.
- اقدامات شرکتهای بزرگ سرمایهداری: مانند شرکت یونایتد فروت در کلمبیا که برای حفظ منافع خود و قوانین خودساختهاش، دست به قتلعام ۲۰۰۰ نفر از کارگرانش زد، تنها به این دلیل که آنها “خلاف نظم” شرکت حرکت کرده بودند.
- یکسانسازی مزار شهدا: تلاشی برای استانداردسازی ظاهر قبور شهدا، که مورد نقد رهبر معظم انقلاب حفظه الله قرار گرفت، زیرا این کار سلیقه و هویت مادران شهدا در تزیین مزار فرزندانشان را نادیده میگرفت.
- برنامهریزی شهری در طبیعت: ایده خندهدار و ناممکن یکسانسازی درختان در یک جنگل یا نوع محصول کشاورزی در یک شهر خاص، که زیبایی و تنوع طبیعت را از بین میبرد.
معایب نظم ماشینی
- سرکوب هویت فردی، خلاقیت و استعدادها: این نظام، انسانها را تکبعدی بار میآورد و فرصت شکوفایی تواناییهای مختلف را از بین میبرد.
- ایجاد فردگرایی و انزوا: افراد در چهارچوب برنامههای خود محصور میشوند و از تعاملات اجتماعی و دیدن نشانههای الهی در زندگی روزمره غافل میمانند.
- عجول کردن انسان: نظم ماشینی، انسان را درگیر برنامههای پشت سر هم کرده و از فرصت تأمل و ارتباط عمیق با دیگران و محیط پیرامون محروم میسازد.
نظم توحیدی: یکپارچگی و مدیریت از درون
در مقابل، نظم توحیدی بر اساس قواعد و قوانین الهی و فطری استوار است و هدف آن یکپارچگی است، نه یکسانسازی. این نظم به معنای شلختگی نیست، بلکه به معنای آن است که هر کس به میزان توان و خلاقیت خود نقشی ایفا کند و در یک هدف و مقصود مشخص، مؤثر باشد. ویژگیهای نظم توحیدی عبارتند از:
- دیدن نشانهها: انسان توحیدی به دنبال نشانههای الهی در زندگی است و آمادگی دارد برنامۀ خود را بر اساس این نشانهها تغییر دهد.
- مدیریت از درون: این نظم، از ویژگیهای برجسته و فطری انسان سرچشمه میگیرد و به شکوفایی آنها کمک میکند.
- وابسته به فطرت است، نه شهوت و لذت.
نمونههای بارز نظم توحیدی:
- راهپیمایی اربعین: با وجود عدم مدیریت ماشینی و یکسانسازی از بالا، میلیونها نفر با همافزایی و ارادۀ درونی، بهترین خدمات را به زائران ارائه میدهند. این جریان، نمونۀ بارز یکپارچگی است.
- طبیعت: تنوع درختان، سنگها و اشکال مختلف در جنگلها و طبیعت، نمونهای از بینظمی ظاهری اما نظم توحیدی عمیق است. این تنوع، خود منشأ زیبایی و یادگیری است.
- تزیین مزار شهدا توسط مادران: هر مادر با سلیقۀ خود، مزار فرزندش را تزیین میکند. این کار نشان از تنوع و هویتبخشی در عین وجود یک هدف مشترک (احترام به شهید) است.
- میزبانی مهمان ناخوانده: در نظم توحیدی، مهمان ناخوانده، حبیب خداست و شخص با آغوش باز او را میپذیرد، حتی اگر برنامههایش به هم بخورد، زیرا دیدن نشانهها و روابط اجتماعی اولویت دارد.
کاربردهای عملی نظم توحیدی
برای پیادهسازی نظم توحیدی در زندگی فردی، میتوان به توصیههای زیر عمل کرد:
- برنامهریزی منعطف: تمام ۲۴ ساعت روز را برنامهریزی نکنید. حداقل نیمی از روز را برای دیدن نشانهها و مواجهۀ با اتفاقات غیرمنتظره آزاد بگذارید.
- مبنا قرار دادن زمانهای الهی: خواب و بیداری خود را بر اساس طلوع و غروب آفتاب و اوقات نماز تنظیم کنید، نه ساعتهای قراردادی. نماز اول وقت میتواند محور فعالیتها قرار گیرد.
- فهم عمیق از قواعد: شناخت قواعد حاکم بر عالم و زندگی در اسلام (مانند قواعد خاص روزهای هفته) میتواند به نظم شخصی توحیدی کمک کند.
- تربیت فرزند بر اساس فطرت: به جای اجبار به یک سیستم آموزشی تکبعدی، فرزندان را در بسترهای مختلف (هنر، صنعت، علوم مختلف) قرار دهیم تا استعدادهای درونی آنها آشکار شود و با اختیار و افتخار مسیر خود را انتخاب کنند.
سخن پایانی
نظم، به خودی خود ارزشی مثبت است، اما فهم ما از آن، تعیینکنندۀ مسیر زندگی فردی و جمعی خواهد بود. نظم ماشینی با رویکرد یکسانسازی و مدیریت از برون، با سرکوب هویت و خلاقیت فردی و سوق دادن انسان به فردگرایی، جامعهای خشک و بیروح را رقم میزند. در مقابل، نظم توحیدی با تکیه بر یکپارچگی و مدیریت از درون، ضمن حفظ تنوع و احترام به فطرت انسانی، زمینهساز شکوفایی استعدادها و ایجاد جامعهای پویا و منسجم میگردد.
بازاندیشی در مفهوم نظم و حرکت از “نظم ماشینی” به سوی “نظم توحیدی”، نه تنها در ابعاد کلان جامعه، بلکه در جزئیترین زوایای زندگی فردی، از نحوۀ برنامهریزی روزانه تا نوع تربیت فرزندان، حیاتی است. این تغییر نگاه، میتواند راهگشای حل بسیاری از معضلات فرهنگی و اجتماعی باشد و به انسانها کمک کند تا زندگی اصیلتر، هدفمندتر و سرشار از معنایی را تجربه کنند. این مهم، مستلزم آن است که “نشانهها” را ببینیم و زندگی خود را بر مدار قواعدی بنا کنیم که از فطرت و آموزههای الهی نشأت گرفتهاند.
برای دریافت فایل صوتی رویداد مجازی مربوط به نظم ماشینی اینجا را لمس کنید.