نشست تخصصی «تربیت اسلامی فرزند، وظیفه یا انتخاب؟!» در روز چهارشنبه 14 خردادماه 1404 به صورت برخط برگزار شد. در این نشست حجج الاسلام محمدعلی یزدانیان و محمد اسماعیل زاده به ایراد سخنرانی پرداختند. گزارشی از محتوای این نشست را در ادامه می خوانید. همچنین برای دریافت فایل صوتی این نشست فرم آخر صفحه را تکمیل کرده تا لینک دریافت صوت برای شما نمایش داده شود.
تربیت اسلامی فرزند: وظیفهای الهی، نه یک انتخاب فردی
مقدمه
در آموزههای جامع اسلام، جایگاه خانواده و تربیت فرزند از اهمیت بنیادینی برخوردار است. پرسش اساسی که در این زمینه مطرح میشود این است که آیا تربیت اسلامی فرزند و رعایت حقوق او، یک انتخاب فردی است که والدین میتوانند آن را برگزینند یا خیر، یا آنکه این امر یک وظیفه و تعهد الهی است که تخلف از آن، عواقب و مؤاخذه در پی دارد؟ منابع اسلامی به وضوح نشان میدهند که تربیت فرزند و ادای حقوق او، وظیفهای قطعی و تخلفناپذیر است که خداوند بر عهده والدین، بهویژه پدر، قرار داده است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف این وظیفه الهی، جایگاه بیبدیل خانواده در آن، و موانع موجود در مسیر تحقق آن خواهد پرداخت.
مفهوم «حق» در اسلام
پیش از ورود به بحث حقوق فرزند، لازم است تا به مفهوم واژۀ “حق” در منابع اسلامی بپردازیم. کلمۀ “حق” در روایات و متون دینی در معانی مختلفی به کار رفته است؛ از جمله معنای واقعیت یا حقیقت، و در مقابل کذب به معنای راستی و درستی کلام. اما در بسیاری از موارد، “حق” به معنای یک سری تعهدات و “بایدهایی” است که ترک یا کوتاهی در انجام آنها، انسان را مورد مؤاخذه قرار میدهد و رعایت آنها الزامی است. مثالهایی از این نوع حقوق شامل حق خداوند بر انسان (حقالله)، حقوق اعضا و جوارح بدن انسان، حقوق متقابل انسانها بر یکدیگر، حقوق همسایهها، حقوق زن و مرد، و بهویژه حقوق فرزندان میشود. تمامی این موارد، تعهداتی را به همراه دارند که انسان باید به آنها عمل کند و اینگونه نیست که بتوان در انجام آنها گزینشی عمل کرد. «رسالۀ حقوق» امام سجاد علیهالسلام که مجموعهای غنی از حقوق مختلف است، به تفصیل به این تعهدات میپردازد و اهمیت رعایت آنها را آشکار میسازد.
بنیانهای قرآنی مسئولیتپذیری والدین
آیات متعددی از قرآن کریم، هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، به مسئولیت والدین در قبال فرزندان اشاره دارند. یکی از مهمترین این آیات، آیه شریفه ششم از سوره مبارکه تحریم است که میفرماید: “قوا انفسکم و اهلیکم نارا” (خود و اهل و عیالتان را از آتش جهنم حفظ کنید). در روایتی ذیل این آیه، از امام معصوم علیهالسلام سؤال میشود که چگونه باید خود و خانواده را از آتش جهنم حفظ کرد؟ حضرت پاسخ میدهند: “اینکه شما امر به معروف و نهی از منکر را اقامه بکنید”. این تفسیر، نقش بینهایت مهم پدر را در خانواده برجسته میکند؛ پدری که باید همواره امر به معروف و نهی از منکر را سرلوحه کار خود قرار دهد و مراقب باشد که خانوادهاش تحت تأثیر هر تفکر، جامعه، یا رفتاری (مانند رفت و آمد با افراد ناباب، گوش دادن به حرف و یا موسیقی حرام، یا نگاه کردن به محتوای قبیح و…) قرار نگیرد. مسئولیت تمامی اینها بر عهدۀ پدر خانواده است.
آیات دیگری نیز این مسئولیت را تأکید میکنند:
- خداوند به حضرت اسماعیل (علی نبینا و آله علیهالسلام) امر میکند: “وأمُر أهلک بالصلاه و اصطبر علیها” (خانوادهات را به نماز امر کن و بر آن صبور باش). این آیه نشان میدهد که امر به نماز یکی از کارهای اصلی پدر در خانواده است.
- خطاب به پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) میفرماید: “و انذر عشیرتک الاقربین” (خویشاوندان نزدیکت را انذار بده). این نشاندهنده مسئولیت رهبر خانواده نسبت به نزدیکان است.
- در سوره لقمان، حضرت لقمان به فرزندش امر میکند: “اقم الصلاه و امر بالمعروف” (نماز را برپا دار و امر به معروف کن). این خود نمونهای از نقش پدر در تربیت فرزند است.
- آیه “قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین” (به همسران، دختران و زنان مؤمن بگو) خطاب به پیامبر نشان میدهد که پیامبر به دلیل محوریت، ولایت و جایگاه پدری خود، موظف به تذکر به اهل خویش است.
- همچنین، ویژگی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله این بود که دائم اهل خود را به نماز امر میکردند.
تمامی این آیات اهمیت تذکر و ولایت پدر در خانواده را به وضوح نشان میدهند.
روایات و حقوق مشخص فرزند بر والدین
علاوه بر آیات قرآنی، روایات متعددی از معصومین علیهمالسلام نیز به تفصیل به حقوق فرزند بر گردن پدر و مادر اشاره کردهاند. رسول اکرم صلیالله علیه و آله در روایتی میفرمایند که حق فرزند بر پدرش شامل چند چیز است:
- تعلیم خواندن و نوشتن (سوادآموزی).
- تعلیم شنا.
- تعلیم تیراندازی (رمایه).
- تأمین رزق طیب و حلال.
- در روایات دیگر، حقوق بیشتری نیز ذکر شده است:
- انتخاب نام نیکو.
- به ازدواج درآوردن او زمانی که به سن بلوغ رسید. تأکید شده است که اگر پدر در این امر کوتاهی کند و فرزند مرتکب گناهی شود، آن گناه به نام پدر کمکار نوشته میشود.
- تعلیم قرآن.
- فراهم کردن کسب و کار و شغل مناسب.
اما در میان این روایات، یک روایت از امام صادق علیهالسلام به سه خصلت مهم اشاره میکند که بر پدر واجب است:
- “اختیار والدته” (انتخاب مادری شایسته برای او). این نکته بسیار شگفتانگیز است؛ حتی قبل از ازدواج و تولد فرزند، مرد موظف است با زنی ازدواج کند که ویژگیهای خوبی داشته باشد و شایسته مادری باشد. این حق فرزند بر پدر است که بهترین مادر را برای او انتخاب کند. نمونه بارز این موضوع، خواستگاری امیرالمؤمنین علیهالسلام از امالبنین علیهالسلام به دلیل شجاعت خاندان او برای به دنیا آوردن فرزندی شجاع مانند حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام است. این نشاندهندۀ اهمیت نگاه بلندمدت پدر به تربیت فرزند حتی قبل از تولد اوست.
- “تحسین اسمه” (انتخاب نام نیکو).
- “المبالغه فی تأدیبه” (مبالغه در تربیت و تأدیب او). این به معنای کوتاهی نکردن در امر تربیت و انجام آن به نحو کامل و با جدیت تمام است، نه صرفاً انجام یک کار حداقلی.
وظیفه بودن تربیت، نه یک انتخاب
با توجه به تمامی این تعابیر و روایات، به وضوح میتوان دریافت که تربیت فرزند و عمل به حقوق او، یک وظیفه الهی و قطعی است، نه یک انتخاب اختیاری. انسان هیچ راه فراری از این مسئولیت ندارد و نمیتواند به بهانههایی مانند مشغلۀ کاری، خستگی، یا نداشتن وقت، از زیر بار آن شانه خالی کند. کوتاهی در این حقوق، موجب عقوبت و مؤاخذه الهی خواهد بود و والدین باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند.
محوریت و نقش فعال خانواده در تربیت اسلامی
هسته اصلی و قویترین نهاد برای رشد و تربیت فرزند، خانواده و به ویژه پدر و مادر هستند. دلایل متعددی این محوریت را تأیید میکنند:
- شناخت بیبدیل والدین: هیچکس به اندازۀ پدر و مادر، فرزند خود را نمیشناسد. هیچ معلم، استاد یا مربیای به اندازۀ مادر که از جان خود به فرزند شیر داده و با تمام خلق و خوی او آشناست، نمیتواند طبع، اخلاقیات و نیازهای فرزند را درک و متناسب با آن به او کمک کند.
- دلسوزی و تأثیرگذاری: پدر و مادر دلسوزترین، نزدیکترین و تأثیرگذارترین افراد برای فرزندشان هستند. فطرت انسانی حکم میکند که فرزند دردمندیهای خود را ابتدا با پدر و مادر خود در میان بگذارد.
- توکیلبردار نبودن: مسئلۀ تربیت فرزند به قدری حیاتی است که “توکیلبردار نیست”. والدین نمیتوانند فرد دیگری را وکیل کنند تا به جای آنها مسئولیت تربیت فرزندشان را به عهده بگیرد. این یک “واجب عینی” است که مستقیماً بر عهدۀ خود آنهاست. گرچه میتوانند از یار و یاور و مددکار کمک بگیرند، اما خودشان باید در وسط میدان و معرکۀ تربیت باشند.
- تأثیر الگوپذیری: اگر پدر و مادر خود اهل طاعت و فرمانبرداری از خداوند باشند (مثلاً نماز اول وقت بخوانند، اهل نماز شب باشند)، فرزندان نیز به پیروی از آنها در مسیر بندگی خدا حرکت خواهند کرد. فرزندان معمولاً عقبتر از والدینشان حرکت میکنند؛ اگر والدین با سرعت بالا به سمت بندگی خدا حرکت کنند، فرزندان نیز به همان نسبت پیشرفت خواهند کرد. بنابراین، اهمیت طاعت والدین در تربیت فرزند برجسته میشود.
- تربیت در هفت سال دوم: بر اساس روایات، در هفت سال دوم زندگی فرزند (۷ تا ۱۴ سالگی)، او باید “عبد” (مطیع) پدر و مادر باشد. اگر فرزند در خانه مطیع پدر و مادر باشد و امر و نهی آنها را اطاعت کند، به تدریج مطیع خدا نیز خواهد شد. اما اگر پدر و مادر به کار او کاری نداشته باشند و صرفاً درگیر مدرسه و درس باشد، اطاعتپذیری او از والدین کمرنگ میشود.
اهمیت تربیت از دوران پیش از تولد و کودکی
مسئلۀ تربیت فرزند به قدری حیاتی است که حتی قبل از تولد، با انتخاب همسر مناسب، آغاز میشود. امام صادق علیهالسلام در روایتی اشاره میکنند که عالمی در پاسخ به پرسش فردی دربارۀ تربیت صحیح فرزندش که سه سال بیشتر نداشت، گفت: “فلانی دیر آمدی! تو بچهات سه سال ازش رد شده، تازه آمدی دنبال تربیت نیکوی او میروی؟!”. این نشان میدهد که تربیت باید از دوران پیش از تولد آغاز شود. همچنین، سنین اولیۀ زندگی فرزند (به خصوص دو تا هفت سال ابتدایی) بسیار حیاتی است و در این دوره، پدر و مادر، مخصوصاً پدر، باید محور تربیت باشند.
نقد نهادهای بیرونی و موانع تربیت
متأسفانه، امروزه در جامعۀ ما نهادهایی وجود دارند که جایگاه پدر و مادر را تضعیف کرده یا کاملاً از آنها میگیرند، مانند مهدکودکها و پیشدبستانیها. این به این دلیل است که وقتی فرزندان در سنین حساس ۵-۶ سالگی، عاطفه و محبت را از مربی مهدکودک دریافت میکنند، نه از مادر، در آینده نیز مهر و محبت کمتری نسبت به والدین خود خواهند داشت و ممکن است آنها را به خانههای سالمندان بفرستند. فرزندی که اصلاً پدر و مادر را بالای سر خود نبیند، هرگز “ولایتپذیری” و “اطاعتپذیری” لازم را نخواهد داشت. هدف این نیست که فرزندان ما نیازی به معلم یا استاد خارجی ندارند، بلکه نکته این است که بخش اعظم رشد و نیازهای تربیتی فرزند باید توسط پدر و مادر تأمین شود و پس از ۱۲-۱۳ سالگی، اگر نیاز به استاد یا معلم خارجی بود، منعی نیست. اما والدین باید دقیقاً بدانند که چه کسی، در چه فضایی، چه چیزی را به فرزندشان آموزش میدهد و نباید فرزند خود را رها کنند.
موانع عمل به وظیفه تربیت
سه عامل اصلی به عنوان موانع جدی در مسیر عمل به وظیفۀ تربیت اسلامی فرزند ذکر شده است:
- ابزارهای فضای مجازی: این ابزارها، فرزندان را به شدت از والدین جدا کرده و توجه آنها را به والدین کم میکنند. این امر موجب تضعیف تربیت و تأدیب مورد نظر در آیات و روایات میشود.
- سبک زندگی غیر اسلامی: وقتی تمام دغدغه والدین صرفاً کار کردن و پول درآوردن باشد و به نیازهای تربیتی خانواده رسیدگی نکنند، این سبک زندگی (شامل خوراک، پوشاک و تعلیم و تربیت غیر اسلامی) مانع از احقاق حقوق فرزند میشود.
- معماری و ساختار خانهها: معماری غیر اسلامی و زندگی در آپارتمانها، امکان تحقق برخی حقوق فرزندان مانند آموزش تیراندازی، شنا، یا فراهم کردن بساط یک شغل و فن در خانه را سلب میکند. این امر ضرورت حرکت به سمت سبک زندگی اسلامی و معماری مناسب را نشان میدهد.
نقش مسجد به عنوان حلقۀ وصل
با وجود محوریت خانواده، مسجد میتواند به عنوان یک “سنگر” و حلقۀ وصل بین خانواده و اجتماع عمل کند. منظور از مسجد، مسجد تراز انقلاب است که صرفاً محلی برای نماز نیست، بلکه مرکز فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، مشاورهای (فرزندان، خانواده، تغذیه، درمانی)، و تهیه محصولات سالم است. خانوادهای که اهل مسجد است و فرزند خود را به مسجد میبرد، میتواند در کنار رشد معنوی، فعالیتهای اجتماعی را نیز به او آموزش دهد و نیرویی تمامعیار وارد اجتماع کند.
امید و جبران کوتاهیها
ممکن است برخی والدین بگویند: “از ما که گذشته” و احساس کنند در تربیت فرزندانشان کوتاهی کردهاند یا دیگر نمیتوانند کاری انجام دهند. اما نکتۀ کلیدی در اسلام، “الاعمال بالنیات” (اعمال به نیتها بستگی دارد) است. نیت صحیح و قلبی برای تربیت درست و حرکت در مسیر الهی، میتواند بسیاری از مشکلات و ضعفهای گذشته را جبران کند. آه کشیدن و افسوس خوردن بابت کوتاهیها نیز خود ارزش دارد. دعا ابزاری قدرتمند است که حتی “قضا و قدر مبرم” (تقدیر حتمی) را نیز میتواند تغییر دهد. بنابراین، هیچ مؤمن شیعهای نباید احساس بنبست کند و باید با اصلاح نیتها و دعا، از تمام ظرفیتهای موجود برای حرکت به سمت نقطۀ مطلوب استفاده کند. با اینکه تربیت یک واجب عینی است و واگذاری کامل آن جایز نیست، اما میتوان از دیگران به عنوان بازو، مددکار و یار کمک گرفت، مشروط بر آنکه خود والدین در میدان باشند و مسئولیت اصلی را بر عهده بگیرند.
خاتمه
تربیت اسلامی فرزند، نه تنها یک وظیفه، بلکه یک امانت الهی و فرصتی برای رشد و تقرب والدین به خداوند است. خانواده، به ویژه پدر و مادر، با شناخت عمیق، دلسوزی بیبدیل، و جایگاه محوری خود، بهترین و قویترین نهاد برای این امر خطیر هستند. غفلت از این وظیفه، موجب مؤاخذۀ الهی است و هیچ عذری برای آن پذیرفته نیست. با برنامهریزی، تلاش مداوم، و استفاده از ظرفیتهای دینی مانند مسجد، و با توکل بر خدا و نیت خالص، میتوان نسلی مؤمن، خداجو، انقلابی و خداخواه تربیت کرد که موجب فرج حقیقی و واقعی حضرت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
برای دریافت فایل صوتی جلسه فرم زیر را تکمیل کنید تا لینک دانلود فایل نمایش داده شود.