پیش از آغاز دوره به افراد ثبتنامی دوره اعلام شد که استفاده از تلفن همراه بسیار محدود است، در حد یک ساعت مشخص در روز.
یک دلیل این محدودیت، این بود که تمرکز حفظ بچهها به هم نخورد؛
دوم اینکه وقتشان را به بطالت نگذرانند.
سوم اینکه چهل روز تجربۀ ترک فضای مجازی و تلفن همراه را داشته باشند تا کم کم در زندگی از آسیبها و مضرات تلفن همراه و فضای مجازی که امروز دامنگیر همۀ نوجوانان شده فاصله بگیرند.
اما چهل روز دوری از خانواده و دلتنگیها و احساسات پاک دخترانه، کمی این کار را سخت میکرد تا اینکه ایدهای مطرح شد و با استقبال گستردۀ بچهها و ذوق و شوق فراوان آنها روبهرو شد.
یک روز به بچهها اعلام شد که بچهها به جای تلفن زدن هر روز یا تماس تصویری و پیام دادن، یک ارتباطگیری بهتر و ماندگارتر را تجربه کنند!
بچهها که بسیار کنجکاو بودند و از طرفی به راه ارتباطی غیر از گوشی هم فکر نمیکردند حواسشان جمع شد تا این روش را کشف کنند! به بچهها پیشنهاد شد برای خانوادهشان نامه بنویسند و آن را پست کنند.
«آقا کی نامه رو میخواد بفرسته؟ کی پست میشه؟ جواب نامه رو پستچی کجا بیاره؟» و کلی سوال دیگر. پاکتهای نامه که توزیع شد شوق و ذوق بچهها چندبرابر شد. وقتی از ماندگاری نامه صحبت شد بچهها سعی میکردند که نامههایشان را در اوج سلیقه و صمیمیت آماده کنند.
حالا در دورۀ حفظ قرآن و مقاومت، چند روزیست که نامهها میروند و جوابها میآیتد تا بچهها هم از فضای مخرب مجازی فاصله بگیرند و هم یک ارتباطگیری ماندگار و عمیق را تجربه کنند.


