فکر کنید میخواهیم به جایی برویم که به ما غذایی میدهند که هم میتواند گرسنگیمان را برطرف کند و هم بیماریهای روح و جسم را التیام بخشد. فرسنگها راه میرویم و به مکان مزبور میرسیم دست در کولهی خود میکنیم تا ظرف را درآوریم و آن غذا را بگیریم؛ ظرف را که در میآوریم میبینیم این ظرف کثیف است و نجس است و از بد حادثه سوراخ.
این همه مسیر را رفته اید و بی ثمر باید برگردید در کنار دریاییم و تشنه برمیگردیم.
ما درین انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اولای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
این مثالها برای آن است که بدانیم اگر ظرف وجودی انسان آمادۀ پذیرش نباشد، حتی اگر بهترین طعام را به او بدهی فایدهای نخواهد داشت لاجرم باید ظرف را تغییر داد. تزکیه و تربیت بر پایۀ فطرت، ظرف وجودی ما را برای کسب معارف و کسب علم آماده میسازد.
لذا قرآن کریم در رسالت انبیاء، مقدمۀ تعلیمِ قرآن را تزکیه میداند:
یزکیهم و یعلمهم الکتاب
این قاعده (تقدم تزکیه بر تعلیم) برای همه و در همه سنین است و این قاعده در همه جا تسری دارد اما در سنینی که فرد شخصیتش در حال شکل گیری است خداوند این وظیفه را بر عهدۀ پدر و مادر گذاشته و این وظیفه را با دادن ولایت به پدر و محبت به مادر انسجام بخشیده است.
آیات قرآن بارها به این مسأله اشاره دارد، به عنوان مثال امر میکند که خودت و اهلت را از آتش جهنم حفظ کن، یا میگوید به خانواده خودت نماز را امر کن و صبر کن.
یا در روایات از جمله وظایف پدر به تعلیم کتابت، تعلیم قرآن، ادبآموزی و… اشاره میکند که نشانگر وظیفۀ خطیر خانواده است.
پس از طرفی تزکیه بر تعلیم مقدم است و از طرفی دیگر این خانواده است که نقش کلیدی در این مسأله دارد.
اینجا وظیفه چیست؟ وظیفه آن است که این عنصر مهم را تقویت کرد.
اما روش تقویت چگونه است؟
این تقویت باید در راستای وظیفۀ خانواده باشد و به تعبیری نقض غرض نشود.
امروزه برای تقویت و کمک به خانواده از بیرون خانواده شروع میکنند و به جای آنکه به پایههای اصلی خانواده که ولایت پدر و محبت مادر و ادبآموزی و علمآموزی در خانه است، بپردازند، نهادهای مختلفی بیرون از خانواده ایجاد میکنند تا کمک کار خانواده باشد.
به تعبیری خانواده را کمک میکنند ولی تقویت نمیکنند، کمک میکنند ولی در عین حال او را ضعیف میکنند.
اما اگر این خانواده در راستای اهداف تعریف شده تقویت شود و رشد یابد رشد فرزندش را هم چند برابر میکند.
در خانه چه بسترهایی هست؟
اول از جسم شروع کنیم: شکلگیری ذائقه و خوشایند و ناخوشایندهای غذایی در سنین ابتدایی و در منزل شکل میگیرد که اگر خانواده غذاهای سالم و طیب را بشناسد میتواند سلامت خانواده را تضمین کند.
اما امروزه میخواهند خانواده را با رستوران و فست فود کمک کنند که در اصل او را ضعیف کردهاند.
بچه چشم که باز میکند زبان و سخن گفتن را از پدر و مادر میآموزد که اگر این سخن گفتن در ظرفی مؤدبانه باشد فرزند نیز همان میشود.
اگر خانه و خانواده در مسیر معنوی و اخلاقی و علمی باشد فرزند در آن رشد خواهد کرد و بستر برایش فراهمتر است تا کسی که اصلاً بویی از اینها نبرده است.
اما اولین چیزی که به ذهن میرسد این است این بچه را از خانه جدا کنیم تا آسیب نبیند این نگاه لیبرالیستی به تربیت است.
سریع میگویند مؤسسهای مدرسهای تأسیس شود تا این بچه را نجات دهیم در حالیکه اگر به آن خانواده رسیدگی شود راحتتر به نتیجه خواهد رسید.
در کنشها و واکنشهای زندگی، در التهابات و مشکلات که در بستر خانه و خانواده شکل میگیرد رفتار پدر و مادر دیده میشودو کلاس درس ست.
پس باید بدانیم که تزکیه بر تعلیم مقدم ست و برای این تقدم باید خانواده را تقویت نمود
هدف ما باید رساندن خانواده به آن مقصود والاست که قطعاً فرزندان در آن رشد حکیمانهای خواهند داشت
اما فرزند شما از بدو تولد تا بزرگسالی سه گام اصلی را باید طی کند
۱. گام اول: بازی حکیمانه
دنیای بچهها با لمس و دیدن و تجربه کردن شکب میگیرد
وقت خودشان را باید بگذارند برای بازی بازی و بازهم بازی
این پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) بارها فرمودن:
الولد یلعب سبع سنین
دع ابنک یلعب سبع سنین
این یعنی او را در دنیای بازی خودش رها کن
اما نکته اینجاست که سبک زندگی ما این مسأله را دچار خدشه کرده است
تا سخن از بازی به میان میآید ظن و گمانها به سوی بازیهای رایانهای و تلفن همراه نیز میرود و کودک را از آن دنیای واقعی پر از رشد به دنیای فانتزی و مجازی با هزار آسیب سوق میدهد
بازی باید حکیمانه باشد
باید در مسیر رشد باشد
از جمله بازیهایی که در روایات به آن اشاره شده اس
بازی با خاک
بازی با آب
بازی…
بطور کلی بازهای مشارکتی و بازیهای در دل طبیعت رشد واقعیتری را برای او رقم خواهد زد
۲. دومین مرحله: رشد عقل و آموختن ادب
حال باید دنیاش کمی واقعیتر شود و بیشتر رشد کند
۳. سومین مرحله: علمآموزی تخصصی
مکتب اسلامی برای این مسیر شیرین و پر فراز و نشیب اینگونه در کنار خانوادهها خواهد بود و او را برای رشدش کمک خواهد کرد
۱. عمق بخشی به نگاه او
۲. ایجاد تشکیلا خانوادهای سراسر کشور
۳. تقویت بنیهی علمی خانواده
۴. ایجاد و معرفی بسترهای عرصه واقعی و سفر و آمادهسازی نسبی آن
۵. تعلیم خانواده در حوزههای مختلف علمی لازم و نافع
۶. برگزاری بعضی کلاسها برای حکمت جویان و فرزندان
۷. تقویت موکب علمی امام صادق(علیه السلام) برای گام سوم
از کلید واژه های تزکیه ای برای فرزندان می توان به موارد زیر اشاره کرد
۱. انس با قرآن
۲. عرصه واقعی
۳. داشتن مهارتهای فنی
۴. تغییر سبک زندگی خانواده
۵. تأکید بر آداب
وقتی نگاه تزکیه محور بر تعلیم سیطره داشته باشد این اصول از آن نشات می گیرد
۱. گذر کردن از نگاه مدرک گرایی
۲. عبور از نگاه مدرسهای
۳. اولویت بخشیدن به علمآموزی
۴. شناخت و انتخاب علوم نافع
۵. بسترسازی برای یاد گرفتن آن برای فرزندش
6. و …