در نظام اجتماعی اسلام، تنها نظام اصیل و پایدار، خانواده است و تمام نظامات اجتماعی، ابزار پاسخ به اقتضائات اصیل مادی و معنوی خانواده است؛ بنابراین، خانوادهمحوری، مبنای تدبیر تمام نظامات اجتماعی بوده، بالأخص مسئله رشد، تزکیه و تعلیم که در کانون خانواده و با محوریت خانواده، رشد و تزکیهی حقیقی و متعالی صورت میگیرد.
متأسفانه امروزه این نقش کلیدی خانواده رنگ باخته است و خانواده وظایف اصلی و درجه اولی خود را به دیگر نهادهایی واگذار کرده است که بههیچوجه جایگزین خانواده نمیتوانند باشند؛ مکتب اسلامی بنا دارد معین و بازویی برای خانواده باشد تا خانواده به نقش و جایگاه محوری خود بازگردد و اصل خانوادهمحوری که در ابلاغیه سیاستهای کلی خانواده نیز به آن اشاره شده است اجرا و محقق گردد.
لذا در یک ساختار منظم و تعریف شده ظرفیتیابی، برنامهریزی و اجرای برنامهها بر عهده خود خانوادههاست و در این میان مکتب اسلامی با معرفی افرادی بهعنوان هادی و علمدار، فعالیت خانوادهها در سراسر کشور را راهبری میکند. آموزش، پشتیبانی، هدایت، ایجاد انگیزه، ارزیابی، شبکهسازی از میان خانوادههای توانمند ازجمله وظایف این افراد برای ارتقاء خانواده است؛ یادآوری این نکته ضروری است که هادی و علمدار مکتب اسلامی بی آنکه دچار تصدی گری شود، سعی دارد بازو و معاون خانواده باشد تا خانواده به مرور زمان مستقل و خودجوش عمل کند.