زمانی که از “علم توحیدی” صحبت میکنیم به گزارههای زیر باید توجه کرد:
- علم توحیدی محور و رأسش وحی است.
- عقل هم شأنی وحیانی دارد و نمونهی تمام و کمال این عقل در انبیاء و اولیاء است، نه هر عقل آغشته به وهم و پندار.
- علم توحیدی و اسلامی تجربه و آزمایش را نفی نمیکند ولی آن را بدون افسار هم رها نکرده است؛ تجربهای برای تکامل و رهایی بشر از تاریکیها ارزش دارد که ذیل وحی باشد.
- برخی از دانشمندان و علمای غیر مسلمان که خدماتی حقیقی به بشریت ارائه کردهاند از فطرت خود بهره بردهاند که آن هم شأنی وحیانی دارد و علم آنها هم علم توحیدی و اسلامی است.
- لزوما علم اسلامی مستقیم و به وضوح از ظاهر آیات قرآن و روایات اخذ نمیشود ولی تحقیقاً اسلوب و اساس و قواعد کلی آن علم در همان ظاهر آیات قرآن و روایات باید یافت شود و تاکنون هم بسیار مواردی یافت شده است، مسائل جزئی یا در متونی دینی موجود است و یا ممکن است با تجربه به دست بیاید.
- تصور اینکه اسلام در بعضی حیطهها نظری ندارد و مسئله را تماماً به انسان واگذارده بدون آنکه او را راهنمایی کرده باشد تصوری باطل و غلط است.
- اسلام برای تک تک لحظات زندگی دنیوی و اخروی بشر نقشه و برنامه دارد و طبعا علمی که به اینها بپردازد علم اسلامی و توحیدی است البته به شروطی که در بالا گذشت.
برای مطالعه بیشتر و کاملتر میتوانید به کتاب “منزل عقل در هندسه معرفت دینی” اثر حضرت آیت الله جوادی آملی رجوع کنید. این کتاب یکی از کتب مبانی مجموعه مکتب اسلامی است.